جدول جو
جدول جو

معنی عسل زائی - جستجوی لغت در جدول جو

عسل زائی(عَ سَ)
حالت و کیفیت عسل زا:
نحل را بر خوان شاخ آور ز جود
پس در آن فضل عسل زائی فرست.
خاقانی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ سَ لِ)
عسل نحل. (مخزن الادویه). انگبین سفید. و رجوع به ماذی شود
لغت نامه دهخدا
(عَ رَ)
دهی است از دهستان باهو کلات بخش دشتیاری شهرستان چاه بهار. کنار راه مالرو قصرقند به دشتیاری. ناحیه ای است جلگه ای و گرمسیر و 200 تن سکنه دارد. آب آن از باران تأمین میشود. محصولات آن غلات و ذرت و حبوبات و لبنیات است. شغل اهالی زراعت و گله داری است. ساکنین از طایفۀ سردار زائی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
عسل زاینده. ایجادکننده عسل
لغت نامه دهخدا